با وجود اینکه مدت هاست در یکی از شرکت های هواپیمایی مشغول به کار هستم ، به دلیل اینکه Application یا تقاضانامه ی من در شرکت کیش ایر ثبت شده بود ، دعوت به مصاحبه شدم و از آنجا که به مصاحبه و چالشی که در آن وجود دارد ، علاقه مندم ، این دعوت را پذیرفتم و رفتم و باز هم از نظر آموزشی برای من تجربه ی خوبی بود
این بار یک تیم 7 نفره با من مصاحبه کردند. بسیار خوشحالم که در این مصاحبه شرکت کردم.
نکاتی که به ذهنم می رسد را در این نوشته می نویسم تا هم برای خودم و هم برای سایرین مورد استفاده قرار گیرد:
1- اعتماد بنفس داشته باشید:
در ابتدای ورود یکی از دوستان را دیدم که پس از سلام و احوال پرسی گفت:
"اومدم مصاحبه ولی باز هم خراب خواهم کرد"
من نمی دانم این دوست عزیز از چه منطقی پیروی می کند که با علم به اینکه باز هم خراب خواهد کرد، به مصاحبه می آید. اگر میدانی ضعیف هستی ، خب خودت را قوی کن ، مطالعه کن ، چهار تا اصول روانشناسی مصاحبه را یاد بگیر وگر می دانی که قوی هستی که دیگر هیچ در جلسه شرکت کن و منتظر جواب باش.
2-مشت اول را محکم بزنید.
اولین سوالی که از من پرسیده شد این بود :
tell me some thing about yourself
خب خیالم راحت شد که الان باید فقط حرف بزنم و واقعا هم تنها حرف زدن کافی بود .
اصلا نگران این نباشید که چه بگویید . اندکی لهجه به حرف زدن انگلیسیی خود بدهید و چند جمله به زیبایی و به حس خوب و بدور از استرس بیان کنید. مطمئن باشید وقتی اینگونه عمل کنید ، حس مصاحبه کننده از همان اول نسبت به شما مثبت خواهد شد.
بنابر این در حد 30 ثانیه حرف زدن به انگلیسی روان فکر نمی کنم کار سختی باشد. که کسی نتواند از عهده آن بر بیاید.
روان بودن تکلم را تمرین کنید . مصاحبه کننده همین که حس کند زبان انگلیسی را روان صحبت می کنید ، سه چراغ سبز به شما داده و سراغ سوالات بعدی خواهد رفت. در این مصاحبه زمانی که با اطمینان و به راحتی چند جمله به انگلییسی گفتم ، حتی آنها که سرشان پایین بود سرشان را بالا آوردند و این حس من را خوب می کرد و اعتماد به نفس می داد . یعنی مصاحبه دارد خوب پیش می رود . یعنی تو داری توجه آنها را جلب می کنی.
3- سوالات فنی :
در این مصاحبه یک تجربه جالب برای من این بود که فهمیدم مصاحبه کنندگان به دنبال مواردی هستند که من اطلاعات کمتری دارم . یعنی اگر جواب سوالی می دانستم به محض اینکه شروع می کردم به صحبت کردن ، به سراغ سوال بعدی می رفتند.
آنچه من کردم :
اگر سوالی را بلد بودم ، ابتدا اندکی فکر می کردم و می دانستم که جواب دادن همانا و رفتن به سراغ بعدی همانا . بنابراین اندکی وقت کشی در چنین مواقعی توصیه می شود.
اگر جواب سوالی را نمی دانستم یا تردید داشتم ، با اعتماد بنفس کامل شروع می کردم به توضیح دادن که آنها فکر کنند من جواب سوال را کاملا می دانم ، بنابر این به سراغ سوال بعدی می رفتند و در هر صورت من برنده بودم.
4- نترسید :
من حتی زمانی که پای میز نشسته بودم دفترچه یادداشت روی میز و خودکارم در دستم بود و اصلا دست به سینه و حالت فروتنانه ای ناشی از ترس و اضطراب را نداشتم . منتظر بودم تا به من بگویند چرا خودکار بدست هستی تا بگویم
"من همیشه آماده یاد گیری هستم و آنچه در این مصاحبه را نتوانم جواب بدهم ، یادداشت می کنم تا برای مصاحبه بعدی تکرار نشود. البته امیدوارم که در این مصاحبه چیزی روی این کاغذ ننویسم "
با چنین بیانی جلسه مصاحبه را به یک فرایند لذت بخش تبدیل می کنید و این حس را به مصاحبه کننده می دهید که شما پیوسته در حال یادگیری هستید و این یک امتیاز مثبت دیگر برای شماست.
یادم می آید یکی از دوستان در پایان جلسه مصاحبه پرسیده بود : "آیا خیلی بد بودم ؟!!! "
باز نمی دانم منظور این دوست از این سوال چه بوده !!! با چنین پرسشی دارید اقرار می کنید که انچنان از خود رضایت ندارید و شایسته ی پذیرش نیستید.
5- عدم توجه به شایعات :
چند روز قبل از مصاحبه شنیده بودم که به محض مطلع شدن مصاحبه کنندگان از شاغل بودن فرد دعوت شده به مصاحبه در شرکت دیگر ، جلسه مصاحبه را به پایان رسانیده و عذر او را خواهند خواست.
نه چنین نبود.
من در جلسه شرکت کردم و با اعتماد به نفس کامل خود را معرفی کردم و حتی گفتم که در شرکت دیگری فعال هستم و دلیل حضورم در این مصاحبه را هم اینگونه ذکر کردم :
تعریف و تمجید محیط پویای شرکت شما را از دوستانم شنیده بودم و با وجود شاغل بودنم تصمیم گرفتم در این مصاحبه شرکت کنم.
مورد دیگر :
* دوستی می گفت الان که بروم داخل حتی نمی گذارم حرف بزنند و خواهم گفت که من 5 سال است که بیکارم و چرا چنین است و چرا افرادی با پارتی وارد بازار کار شده اند و من نه هنوز.
دوست عزیز :
اگر کسی (یا کسانی) اهل پارتی بازی باشند به گفته و اعتراض امثال من و تو از این کار زشت دست نخواهد کشید .با چنین اعتراضی به نظر می رسد همین شانس پیش آمده هم از دست برود. پس حرفه ای تر آن است که بدون اعتراض و پرخاشگری آنقدر در نظر آنان خوب جلوه دهی که ناگزیر از انتخاب تو باشند.
از طرفی با اندکی تامل و تفکر به نظر میرسد زمانی که طبق یک برنامه بلند مدت در بیش از یک هفته با یک هیئت 7 نفره آن هم در ساعت 19 مصاحبه می کنید ، احتمال کمی وجود دارد که همه افراد قبول شونده پارتی داشته باشند. اگر چنین بود که همه افراد مورد نیاز شان را با کمترین درگیری فکری به کار می گرفتند.
اما به تو هم حق می دهم که ممکن است پارتی بازی هم بشود .
ولی من می گویم اگر پارتی بازی شود برای همه نمی شود. و در بدترین حالت ممکن ، حدلاقل یک فرصت و یک جا (position) وجود دارد که آن هم می تواند مال من یا تو باشد.
با آرزوی شادی برای تمام دوستان عزیزم.