پیرو پست های قبلی در این پست به بررسی 10 تعریف مربوط به فصل DEF از Air-Ops می پردازیم.
در میان ده مورد موجود در این پست موارد زیر کاربردی تر هستند :
قرارداد Lease ,
فرودگاه جایگزین (Alternative Aerodrome)
ممکن است به این موضوع فکر کرده باشید که تعداد هواپیماهای موجود در آسمان چگونه مدیریت می شود.
RVSM سیستمی است که در این مورد در این پست مورد بررسی قرار می گیرد.:
با توجه به فصل 24 از ATA - در این پست مواردی در مورد این فصل را شرح خواهیم داد.
پیرو پست های قبلی در این پست به بررسی 10 تعریف مربوط به فصل DEF از Air-Ops می پردازیم.
در میان ده مورد موجود در این پست موارد زیر کاربردی تر هستند :
‘De-icing’
DG
سایت aviation.stackexchange. در مورد MEL , MMEL چنین می نویسد :
A minimum equipment list is a list of equipment that must be installed and operable for the aircraft to be considered airworthy.
It is aircraft-specific and spells out which pieces of equipment may be inoperable while maintaining airworthiness.
If something is found to be inoperative, the pilot goes to the MEL, finds the entry for that item, and determines if the airplane must be grounded until that piece of equipment is fixed
An MEL for a specific aircraft originates from a master minimum equipment list (MMEL).
The MMEL is a list of all equipment on an aircraft type;
it details which equipment is allowed to be inoperative without grounding the aircraft.
این لیست فهرستی از تجهیزات را مشخص می کند که در صورت عدم صحت ، هواپیما می تواند به پرواز خود ادامه دهد و نیازی به زمین گیر شدن جهت تعمیر آن قطعه ندارد.
برای مثال مانیتور هایی که جهت سرگرمی مسافران می باشند در صورت خراب بودن ، ایمنی پرواز را به خطر نمی اندازند.
(Think of a MMEL as a general, broader MEL.)
۲۴
اسفند
پیرو پست های قبلی در این پست به بررسی 10 تعریف مربوط به فصل DEF از Air-Ops می پردازیم.
در میان ده مورد موجود در این پست موارد زیر کاربردی تر هستند :
(26) ‘Complex motor-powered aircraft’
در ویکی پدیا در مورد EFIS چنین می خوانیم :
An electronic flight instrument system (EFIS) is a flight deck instrument display system that displays flight data electronically rather than electromechanically.
در مورد تفاوت دو واژه ذکر شده در عنوان این نوشته کنجکاو شدم که پس از بررسی چند سایت به مطالب زیر رسیدم :
یک مثال ساده می توان به تایر هواپیما اشاره کرد .
تایر تا زمانی که بتوان از آن استفاده کرد ، آن را تعویض نمی کنند. بنا براین بستگی به وظعیت ظاهری آن دارد
که به آن Conditional گویند. یعنی شرطی بودن وضعیت. مثلا میگوییم می تواند مورد استفاده قرار گیرد به شرطی که سالم باشد
دو عبارت مشهور در این زمینه وجود دارد:
fit and forget,
don't do anything until a failure occurs
اما قطعاتی وجود دارند که محدودیت زمانی برای استفاده از آن وجود دارد. و فارق از اینکه سالم باشند یا نه ، باید تعویض گردند. چون محدودیت زمانی برای آنها در نظر گرفته شده است.
پیرو پست های قبلی در این پست به بررسی 10 تعریف مربوط به فصل DEF از Air-Ops می پردازیم.
